پیش دبستانی گلهای داودی آموزش.کودک.پیش دبستانی.مهدکودک.اهواز |
|||
پریروز هوا روشن شده بود. ولی جوجه ها هنوز خواب بودند. چرا؟ چون خروس قوقولی قوقو نكرد. چرا؟ چون گلو درد داشت و صدایش گرفته بود. دكتر شربت گلو درد به خروس داد و گفت: «برای این كه حالت زودتر خوب شود، چند روزی آواز نخوان. » خروس شربت را خورد و به مرغ ها سفارش كرد: «وقتی آفتاب درآمد؛ داد بزنید قوقول یقوقو! » مرغ ها گفتند: «تو برو بخواب، نگران فردا نباش. » دیروز وقتی آفتاب زد، هیچ كس قوقولی قوقو نكرد. همه خوابیدند هیچ كس كار را شروع نكرد. خروس از خواب بیدار شد و مر غها را دعوا كرد. امروز قبل از طلوع آفتاب، خروس بیدار شد، ولی باز هم قوقولی قوقو نكرد. شیپور را برداشت و آن قدر شیپور زد كه همه از خواب پریدند و سرگرم كار شدند. موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|